ادبیات
کتاب و مجله » ادبیات
رمان بوی نا
نویسنده : ماندا معینی (م . مودب پور )
شابک: 7-59-5724-964
ناشر: نشر نیریز
در بخشی از این رمان می خوانید : «بعد یه سیب بزرگ برداشت مهرداد یه نگاهی به سیب کرد و گفت : - من حرفی ندارم .می خوای بزنی ،بزن اما فکر نمی کنی اگه سیب به این گندگی بخوره تو سر من جا به جا خون ریزی مغزی می کنم ،اون وقت دیگه واسه تو شوهر نمی شم. – خیلی خوب با شلیل می زنم ، - حالا نمی شه با گیلاس بزنی ، میوه ، میوه س دیگه ! بیا ! اینم گیلاس درشت ، بزن! – خیلی پررویی ! باهات قهرم !- وای قلبم ، آخ قلبم ، از قهر و این چیزا نگو که قلبم می گیره ! یعنی قلبم می شکنه ! – ازم یه خرده تعریف کن تا ببخشمت ! – چشم ! شما اول بشین تا من تعریف کنم ! – نه ! همینجوری تعریف کن! – آخه سرپایی که نمیشه از کسی تعریف کرد ! – می رم آ ! – باشه !باشه ! تعریف می کنم ! – تعریف کن ! – به به ! چه دختری! به ماه رفته به پری، به طایفه مادری ! – از این تعریف آ نمی خوام ! اینا تعریف کشکیه ! – پس از کدوم تعریف ها می خوای ؟! – از اونا که دیشب پای تلفن کردی ! – خیلی بهت خوش گذشته ؟! – می رم آ! یالا!- بابا آخه اینطوری که تو مثل شمر بالا سرم وایسادی و هی تهدیدم می کنی که دیگه تعریفم گل نمیکنه ! تازه تا میاد گل کنه ، هی بابات میاد تقویم می خواد و خودکار می خواد و طبع منو خشک میکنه ! حداقل تو بشین تا بابات نیومده ازت تعریف کنم ! ........»
*********************
برای خرید
روی خرید پستی کلیک نمایید
*********************

شابک: 7-59-5724-964
ناشر: نشر نیریز
در بخشی از این رمان می خوانید : «بعد یه سیب بزرگ برداشت مهرداد یه نگاهی به سیب کرد و گفت : - من حرفی ندارم .می خوای بزنی ،بزن اما فکر نمی کنی اگه سیب به این گندگی بخوره تو سر من جا به جا خون ریزی مغزی می کنم ،اون وقت دیگه واسه تو شوهر نمی شم. – خیلی خوب با شلیل می زنم ، - حالا نمی شه با گیلاس بزنی ، میوه ، میوه س دیگه ! بیا ! اینم گیلاس درشت ، بزن! – خیلی پررویی ! باهات قهرم !- وای قلبم ، آخ قلبم ، از قهر و این چیزا نگو که قلبم می گیره ! یعنی قلبم می شکنه ! – ازم یه خرده تعریف کن تا ببخشمت ! – چشم ! شما اول بشین تا من تعریف کنم ! – نه ! همینجوری تعریف کن! – آخه سرپایی که نمیشه از کسی تعریف کرد ! – می رم آ ! – باشه !باشه ! تعریف می کنم ! – تعریف کن ! – به به ! چه دختری! به ماه رفته به پری، به طایفه مادری ! – از این تعریف آ نمی خوام ! اینا تعریف کشکیه ! – پس از کدوم تعریف ها می خوای ؟! – از اونا که دیشب پای تلفن کردی ! – خیلی بهت خوش گذشته ؟! – می رم آ! یالا!- بابا آخه اینطوری که تو مثل شمر بالا سرم وایسادی و هی تهدیدم می کنی که دیگه تعریفم گل نمیکنه ! تازه تا میاد گل کنه ، هی بابات میاد تقویم می خواد و خودکار می خواد و طبع منو خشک میکنه ! حداقل تو بشین تا بابات نیومده ازت تعریف کنم ! ........»
*********************
برای خرید
روی خرید پستی کلیک نمایید
*********************
